نگارشهای نگار
اجازه خدا؟؟؟؟ میشه من ورقمو بدم؟ میدونم وقت امتحان هنوز تموم نشده ولی من دیگه خسته شدم. هر چه میروم نمیرسم! گاهی فکر میکنم نکند من باشم کلاغ آخر قصه ها!!! کاش میفهمیدی که قهر میکنم تا دستم را محکم تر بگیری وبلندتر بگویی بمان... نه اینکه شانه بالا بیندازی و آرام بگویی هر طور راحتی. یه وقتایی هست باید لم بدی یه گوشه ای و جریان زندگیتو فقط مرور کنی و بگی به سلامتی خودم که اینقدر تحمل داشتم. همیشه به یادت هستم.اما شاهدی ندارم به جز کلاغ بام خانه مان که او هم حقیقت را به تکه پنیری می فروشد.
Design By : Mihantheme |