نگارشهای نگار
کوله بارت بر بند! شاید این چند سحر فرصت آخر باشد! که به مقصد برسیم بشناسیم خدا و بفهمیم که یک عمر چه غافل بودیم. میشود آسان رفت. میشود کاری کرد که رضا باشد او. ای سبک بال در این راه شگرف در دعای سحرت در مناجات خدایی شدنت هرگز از یاد مبر من جا مانده بسی محتاجم..... شادی قابل مصرف کردن تصاحب کردن کسب کردن پوشیدن یا مصرف کردن نیست. شادی تجربه روحی زندگی کردن هر لحظه با عشق مهربانی و سپاسگزاریست. چگونه میتوان به تاول های پا گفت که تمام مسیر طی شده اشتباه بود.... در هر نوبتی دوباره دلت را مرور کن از غم به هر بهانه ممکن عبور کن گیرم تمام راه تو مسدود شد . برگرد دک آسمان تازه یک جاده جور کن... چقدر خوبه بعضی آدما بدونن که اگه چیزی رو به روشون نمیاری از" سادگی " نیست... شاید دیگه اونقدر واست مهم نیستن که روشون "حساس " باشی....
Design By : Mihantheme |